کیوان ظهرابی هنرمندی است که تا کنون آثاری همچون قصه پسری که لب نداشت،لک لک تنها،خرس،افسانه قلیدون،تشنه تر از افتاب،شرحه ها درخون،مرگ بسی اسمیت و….را به روی صحنه برده است.
به گزارش پایگاه خبری رسانه جو – وی فارغ التحصیل رشته نمایش از دانشگاه آزاد واحد اراک میباشد و از سال ۱۳۷۶ در این زمینه فعال است.
به عنوان اولین پرسش،نحوه ورود شما به عرصه فعالیتهای هنری چگونه رقم خورد؟
ظهرابی:من متولد شهرستان نقده هستم و تا ۱۰ سالگی در این شهر و بین مردمان ان دیار زیسته ام و با فرهنگ عامه و فولکلورشان بزرگ شدم.شاهد عروسیها،عزاها و ایین های انهابودم،باادبیات، شعر،لالایی،موسیقی و متل و مثل ،خوراک و پوشاک ،خرافات و دریک کلام جهان بینی آنها مانوس شدم و به ان خو گرفتم و شخصیت اولیه من شکل گرفت.هنوز هم با افتخار خودم را یکی از آنان میدانم. بعدها با کوچ به تهران علاقه من به مطالعه بیشتر شد و عمیقا داستان میخواندم.تا اینکه با به صحنه بردن نمایش خواستگاری در فرهنگسرای اشراق در هفده سالگی فهمیدم برای چه چیزی نفس می کشم…..تئاتر
نقش نهادهایی مثل فرهنگسراها در تبلور هنر کودکان و نوجوانان و شکل گیری بستر اولیه فعالیتها ی آنان را چگونه میبینید؟
ظهرابی:موثر و مهم.علاوه بر اراده خداوند در عطاکردن استعداد و قریحه به افراد وجود اینگونه مراکز و فراهم ساختن زمینه بالندگی در آن سنین فوق العاده مهم و حیاتی است.احمد مایل درفرهنگسرای اشراق یا عباس بهمنش درخانه فرهنگ نور،شهرام کرمی در خانه فرهنگ آذربایجان جزو افرادی بودند که مشوق و حامی نه من بلکه نسلی شدند که افراد موفقی از بین آنان وارد چرخه هنری کشور شدند.
من در خلال آن سالها نمایش های لک لک تنها، دم قرمزی ،را در اشراق و خاوران و خانه فرهنگ گلها و حکیمیه و…به روی صحنه بردن.
شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد و اموزش و پرورش در آن سالها در زمینه فرهنگی عملکرد بهتری داشتند.جشنواره های متعددی برگزار میشد.مثلا جشنواره رویش در رده سنی کودک و نوجوان.خود من در مقام کارگردان و بازیگر در اثاری مثل سنگ صبور،وای برما،امشب اجل میاید،بوی مجنون و….حضور داشتم و این تجربه عملی با اشتیاق سمج یادگیری و مطالعه، مجال خوبی برای تکوین شخصیت هنری همه هم نسلان ما را فراهم میکردم.
شما علاوه نمایش در چه زمینه هنری فعالیت داشته اید؟
دانشگاه فرصت مهم زندگی و فصل شکوفایی استعدادهای فطری هر شخص است.یاد گیری صحیح و اصولی و آشنایی با اسلوب های مختلف انجا فراهم میشود.بستگی به فرد دارد که با چه نگرش و استراتژی وارد این حیطه میشود.اساتید خوبی در آن برهه از زمان در آنجا بودند و من شروع کردم در کنار بازیگری و کارگردانی به آشنایی با فنونی مثل عکاسی،نمایشنامه و فیلمنامه و داستان نویسی،شعر،گریم،فیلمسازی و سلفژ و موسیقی و چون صدایی داشتم گویندگی و رادیو و دوبله و ….در واقع ریشه هرآنچه که امروز هستم در دانشگاه رقم خورد.
اخیرا چه فعالیت هنری داشتید؟
ظهرابی: مهرماه بعد از ۶ ماه تمرین مداوم و برگزاری یک ورک شاپ موفق نمایش افسانه قلیدون به حمد الله در فرهنگسرای اشراق بهروی صحنه رفت.تجربه ای شیرین به لحاظ کار با نسلی خاص،پرشور و حقا اگاه
نسل امروزی نسلی با پارامترهای اخلاقی و اعتقادی و چیستی ویژه است که لبریز از خلاقیت و قریحه و استعداد مختص به خود است.
آیا برنامه ای برای برگزاری ورکشاپ در آینده دارید؟
ظهرابی:بله.به امید خدا دوره بعدی ورک شاپ از نیمه دوم دی ماه سال جاری در سرای محله تجریش با همکاری مدیر محترم سرای محله سرکار خانم شهرزاد سعیدی که مدیری توانمند و هنرمند هستند برپا خواهد شد و در خدمت هنرجویان عزیز خواهیم بود.در این راه جناب آقای مهندس هادی گرجی و سرکار خانم فریبا فاتحی همراه ما خواهند بود.علاوه براین برگزاری یک همایش و اجرای افسانه قلیدون در نیمه اول بهمن سال جاری در دستور کاری گروه فرهنگی هنری اک قراردارد.
امروزه جایگاه هنر نمایش در سبد فرهنگی خانوارها از نگاه شما چیست؟
ظهرابی: نمایش رکنی محکم از ارکان فرهنگی هر مملکتی است.اساسا برشی است از ماهیت فرهنگی یک ملت و ترازویی برای سنجش هویت ملی یک کشور.شاخصی است در شناخت هرچه بهتر عناصر فرهنگی یک جامعه که به راحتی میتواند هنجارها وناهنجارها،ارزش ضدارزش ها،باید ها و نبایدها را تبیین و تفسیر کند.
لذا نمایش بالقوه میتواند تاثیرگذار باشد.از طرفی نقاد بودن آن میتواند این اثربخشی را تشدید نماید.امروزه روز تآتر نه یک علم،نه یک صنعت،نه یک روش درمان بلکه یک ضرورت است.
که مخصوصا در سنین کودکی و نوجوانی میتوان با اتکا بر ان اصلاحات فرهنگی جامعه را به واسطه آن در میان نسل فردا ادابته کرد.
در روایات ما اشاره به حدیثی است که میفرماید:من عرف نفسه فقد عرف ربه که اشاره به این نکته دارد که خودشناسی کلید خداشناسی است لذا یکی از مهمترین ابزار خودشناسی برپایه هویت ملی و دینی ما که مبتنی بر داشته های فرهنگی و محیط بر تمام هنرهای بومی باشد هنر رفیع نمایش است.
خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماع باید به پرورش روحی کودک در کنار پرورش جسمی او اهمیت قائل شود.شاید نمایش را کتاب تصویری نام نهادن سخنی به گزافه نیست.اهمیت نمایش همان اهمیت کتاب و فرهنگ مطالعه در جامعه است.
از برنامه های آتی گروه اک بفرمایید
ظهرابی: علاوه بر برگزاری ورک شاپ آموزشی و اجرای نمایش تتل خان به عنوان پایان نامه هنرجویان و دور جدید نمایش افسانه قلیدون،نشر این دو نمایش نامه به چند زبان زنده و ساخت فیلم های مترسک و تلالو در خصوص شهید سلیمانی هم در آتیه نزدیک با هنرجویان این گروه پیش بینی شده است.
تمرینات نمایش درد خفیف اثر جاودان هارولد پینتر نیز به زودی آغاز خواهد شد.